جدول جو
جدول جو

معنی نشسته آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

نشسته آمدن
(عَ کَ دَ)
نشستن. رجوع به نشستن شود، فروکش کردن. کم شدن. تخفیف یافتن: تا باد حاسدان یکبارگی نشسته آمد. (تاریخ بیهقی ص 71)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ دی دَ)
نوشته شدن: کاغذ برد تا آنچه نبشتنی است نبشته آید. (تاریخ بیهقی ص 404). نامه ها و مشافهات نسخت کرد و نبشته آمد. (تاریخ بیهقی ص 383)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نبشته آمدن
تصویر نبشته آمدن
نوشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار